به گزارش مشرق، حذف پوستههای فارسی تلگرام از سیستم عامل اندروید به موضوع خبرساز روزهای اخیر تبدیل شده است؛ سیستمعامل اندروید بدون اجازه کاربران اقدام به حذف این دو برنامه از روی گوشیهای کاربران کرد که علت حذف این برنامهها، جاسوس ابزار بودن اعلام شده است.
بیشتر بخوانید:
سلطان مفسد فضای مجازی کشور کیست؟
مسئول حفظ حریم خصوصی کاربران ایرانی کیست؟
اما عجیب و نامعقولتر از این اقدام مستقیم گوگل، عملکرد و واکنش مسئولان و تصمیمسازان ایرانی در این ماجرا بود؛ به طوری که جای شاکی و متشاکی آنقدر به هم ریخت که مردم در تشخیص علت و معلول ماجرای فیلتر تلگرام، فعالیت پوستههای تلگرام و ایجاد پیامرسانهای بومی سردرگم شدند.
*آنقدر پوسته تلگرام را رها نکردیم که گوگل آن را مسدود کرد
البته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اخیراً با استناد به گزارش سازمان فناوری اطلاعات اعلام کرده: «حذف برنامههای ایرانی در سیستم عامل اندروید صرفاً محدود به پوستههای یک پیام رسان نبوده، بلکه برخی برنامههای کسب و کارهای ایرانی را نیز در برگرفته است. جهرمی این اقدام را به «تسری تروریسم اقتصادی آمریکا به اقتصاد فضای مجازی» تعبیر کرده است؛ اما صرف نظر از اقدام هماهنگ شرکتهای گوگل و اپل در محدودکردن فعالیت اپلیکیشنهای ایرانی همزمان با مضاعف کردن فشار تحریمهای اقتصادی بر ایران، خود موضوع پوستههای تلگرام در ایران از چند جهت دارای اهمیت و قابل بررسی است.
روزی که تصمیم به فیلتر تلگرام در کشور گرفته شد، مقرر شد دسترسی همه نوع تلگرام فارسی و غیرفارسی متوقف شود و پیامرسانهای بومی جایگزین پیامرسانهای خارجی شوند. کمی بعد به اذعان ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی بدون برنامه قبلی، نقشه تغییر کرد و مقرر شد نسخههای فارسی تلگرام برای مدت کوتاهی (که از آن به دوره گذار از پیامرسان خارجی به پیامرسان داخلی یاد میشد) فعالیت کنند؛ برای تمامی صاحبنظران واضح بود که فرصتی که از تلگرام گرفته و به نسخههای فارسی آن داده شده، در نهایت به تلگرام بازگشته و پیامرسانهای داخلی سهمی در این فرصت نخواهند داشت؛ آینده مشخص بود و به دفعات از سوی صاحبنظران پیشبینی شد، اما نتوانست تغییری در نظر مسئولان تصمیمگیر ایجاد کند و در نهایت ماحصل این چرخه ناقص و ناموفق، «دوره شکست انحصار پیامرسان خارجی» نامیده و به عنوان یک دستاورد اعلام شد.
در این دور باطل، در چندین نوبت آخرین مهلت برای فعالیت پوستههای داخلی تلگرام در نظر گرفته، لغو و فراموش شد؛ جنجالهای رسانهای متعددی میان موافقان و مخالفان بر سر هزینهکرد برای ایجاد پیامرسانهای داخلی شکل گرفت؛ مسئولانی با طرح ادعا و ارایه پاسخ درباره بیتقصیر و مخالف بودن یا نبودن با فیلتر تلگرام و حامی و ذینفع بودن یا نبودن در ایجاد پیامرسانهای داخلی و پوستههای فارسی تلگرام، از این فرصت استفادهها کردند تا در نهایت واقعیت در ابهام پیچیده شود و امکان تشخیص دقیق فضا برای مردم فراهم نباشد.
*هاتگرام و تلگرام طلایی متعلق به وزارت اطلاعات بود
اولین و اساسیترین سوال درباره نسخههای فارسی مرموز تلگرام، مالکیت آنها و سرنوشت اطلاعات کاربرانشان بود. وزیر اطلاعات یک بار زمانی که خواست به نمایندگان اطمینان دهد که نگرانی بابت خسارات امنیتی تلگرام برطرف شده در مجلس اعلام کرد که «هاتگرام و تلگرام طلایی متعلق به ماست»؛ اما این میزان شفافیت برای شفاف شدن بازار پیامرسانهای داخلی و از پشت پرده خارج شدن ذینفعان، مخالفان و موافقان واقعی کافی نبود.
سناریوی مورد انتظار این بود که در کشور بنا به دلایلی تصمیم به مسدود شدن تلگرام گرفته شده است و پیامرسانهای داخلی قرار است، جایگزین حداقل بخشی از این بازار شوند و دولت به عنوان بازوی اجرایی در پیادهسازی این تصمیم کمک کند؛ اما پاگرفتن نسخههای فارسی تلگرام معادلات را بهم ریخت؛ زیرا همچنان که دولت توسط وزارت ارتباطات وام ۵ میلیاردی و امکانات فنی مورد نیاز را در اختیار پیامرسانهای داخلی قرار میداد، امکانات موردنیاز هاتگرام و طلاگرام نیز در اختیارشان قرار میگرفت. در نتیجه بازار رقابتی عادلانه هیچگاه شکل نگرفت و هیچگاه ۲ کفه ترازو متعادل نشد. انتقاد به این برنامه که برخی آن را خیانت به پیامرسانهای ایرانی تلقی میکنند هنوز نیز ادامه دارد.
*حمایت پنهانی دولت از پوستههای تلگرام و وزارت ارتباطات در سیبل انتقادها
درباره محل حمایتهای پنهان از هاتگرام و طلاگرام نیز همواره نقدهایی مطرح بوده است.
وزیر ارتباطات یکی از افرادی است که در سیبل انتقادات جدی قرار دارد. برخی جهرمی را به عنوان مهمترین حامی واقعی پوستههای داخلی تلگرام معرفی میکنند که این ادعا با ظاهر فعالیتهایی که این وزارتخانه برای حمایت از پیامرسانهای بومی انجام میدهد در تناقض آشکار است و همین پارادوکس ابهامات زیادی را رقم زده است.
اعتراض به حمایت پنهانی وزرات ارتباطات به حدی سرسختانه و جدی بود که این وزارتخانه نمایندگان رسانهها را برای راستی آزمایی درباره ادعای منتقدان درباره میزبانی سرورهای هاتگرام به یکی از ساختمانهای خود دعوت کرد اما این اقدام نتوانست منتقدان را قانع کند و تا این لحظه ادعای میزبانی سرورهای هاتگرام توسط وزارت ارتباطات و حمایت مالی دولت برای تامین تجهیزات فنی به قوت قبل باقی است.
جهرمی در آخرین اظهارنظر نیز موضع قبلی خود را حفظ کرده و حتی به منتقدان حمایت دولت از دو پوسته شناخته شده تلگرام معترض شده است. جهرمی در حالی به وجود ۱۲۷ پوسته غیررسمی تلگرام در کشور اشاره کرده که اغلب این برنامهها برای مردم شناخته شده نیستند و اتفاقاً شاید یکی از دلایل ناشناس ماندن پوستههای دیگر این باشد که در برهه زمانی پس از فیلتر تلگرام در کشور تنها ۳ پوسته هاتگرام، طلاگرام و موبوگرام باز ماندند و باقی مسدود شدند و در ابتدا فرصت و سپس امکاناتی برای بزرگشدن و دیده شدن نداشتند. هشتگ حقالناس جهرمی بار دیگر در این پست خودنمایی میکند.
*راز سر به مهر منشاء حامیان پنهان نسخههای منتخب تلگرام فارسی
سوال درباره محل حمایتهای پنهانی دولت از پوستههای منتخب تلگرام به مجلس نیز رسیده بود اما فرجامی پیدا نکرد؛ سیده حمیده زرآبادی نماینده مجلس خطاب به وزیر، یادآوری کرده: «سال پیش سوالی از شما درباره سرورهای هاتگرام و تلگرام طلایی پرسیدم؛ اما پاسخ شما نامه نگاری با شورای عالی امنیت ملی و شورای نگهبان بود تا با امنیتی کردن موضوع مانع از طرح سؤال شوید. حالا که از فضای امنیتی فاصله گرفته اید به مردم گزارش دهید.»
اکنون که مسئولان نتوانستند در اجرای مهلت پایانی جداسازی هاتگرام و طلگرام از تلگرام جدیت به خرج دهند و فعالیت آنها را متوقف کنند، گوگل این تصمیم سخت را به جای مسئولان گرفت تا پایان کار انحصار پیامرسان خارجی در کشور به دست عامل خارجی رقم زده شود؛ فارغ از دخالت یک عامل خارجی در بخش های مربوط به حاکمیت ملی کشور که باید در جای خود با جدیت به آن پرداخته شود، در این نمایش ناهماهنگی چند سوال مهم باقی مانده و چند درس برای آینده تجربه شده است.
*ابهامات فعالیت مرموز پوستههای فارسی تلگرام
وقتی در زمان تصمیمگیری برای توقف تلگرام در ایران، بدون آماده بودن بستر لازم تصمیم شجاعانه و قاطع برای فیلتر گرفته شد، چرا در مرحله بعد آماده نبودن بستر داخلی تا این حد اهمیت پیدا کرد که دل کندن از هاتگرام و طلاگرام غیرممکن شد؟
هاتگرام و طلاگرام چه امتیازی نسبت به پیامرسانهای داخلی داشتند که تصمیمگیران برای مستقل شدن آنها از تلگرام و تبدیل شدن به پیامرسان مستقل تا این حد صبوری کردند و امیدوار ماندند اما برای پیامرسانهای داخلی هرگز چنین امید و شانسی را قائل نبودند؟
اگر همه از جمله وزارت ارتباطات به عنوان متولی اصلی مدیریت فضای سایبری مخالف فعالیت این ۲ پوسته ناامن بودند با چه حمایت و توجیهی فعالیت آنها مدتها ادامه یافت؟
سرنوشت تلگرام و پیامرسانهای داخلی در ناهماهنگی و اختلاف نظر مسئولان رقم خورد و در این ماجرا چه توجیه موجهی برای اتلاف وقت و هزینه از جیب مردم و کشور بود؟ حق الناس چگونه معنا میشود؟
*درسی که حذف هاتگرام داد و فرصتی که در اختیار میگذارد
ماجرای دل نکندن مسئولان از پوسته های پیامرسان خارجی چند درس مهم نیز داشت؛ اگرچه مسئولان نتوانستند از هاتگرام و طلاگرام دل بکنند اما گوگل به جای آنها کار را یکسره داد تا بار دیگر یادآوری کند سرویس خارجی میتواند غیر قابل اعتماد باشد. شاید در آینده گوگل به سرویسهای دیگری نیز برچسب جاسوسی بزند و آنها را حذف کند؛ همچنان که وزیر اعلام کرده: «در این ماجرا پوستههای تلگرام به علاوه برنامههای ایرانی دیگری حذف شدهاند.»
همچنین این شرایط میتواند نقطه امیدی برای پیامرسانهای داخلی باشد که اگرچه سال گذشته اوضاع خوبی نداشتهاند اما یک بار دیگر شانس خود را امتحان کنند، به شرطی که گفته و عمل تصمیمسازان یکی شود.
در آخر نیز هاتگرام که پیش از پایان سال ۹۷، ادعا کرده بود تقریباً به مراحل پایانی استقلال از تلگرام رسیده اکنون فرصت خوبی دارد تا دستاوردهای خود را ارایه کند و در قالب پیامرسان مستقلی به کاربران خود سرویس دهد.
اما شاید مهمترین نکته و عبرت حذف پوستههای داخلی پیامرسان خارجی به وسیله یک شرکت خارجی از روی گوشیهای تلفن همراه جمع کثیری از مردم باشد.
حامیان آشکار و پنهان پوستههای داخلی تلگرام که از قبل دست پیش را گرفتهاند تا کسی از آنها درباره امنیت این پیامرسانها سوالی نپرسد، علاوه بر اینکه باید درباره امنیت این پیامرسانها توضیح دهند، نباید فراموش کنند که توضیح مهمتری نیز به مردم بدهکار هستند. آن هم توضیح درباره ورود یک شرکت خارجی به حریم کاربران و کسب و کارهای ایرانی است. متولیان امر چگونه به کسب و کارهای ایرانی - فارغ از اینکه مورد حمایت آنها باشند یا نباشند- اطمینان میدهند که همه زحمات آنها یک شبه با یک تصمیم یک شرکت یا دولت خارجی در حیطه حاکمیت ملی ایران بر باد نخواهد رفت؟